آمریکا مخالف انتخابات آزاد در لیبی!
تارنگاشت عدالت تارنگاشت عدالت


این سؤال که اصلاً «چه کسی به ایالات متحده آمریکا اختیار داده که پیشنهاد پسر قذافی، سیف‌الاسلام در مورد انتخابات در لیبی زیر نظر ناظرین بین‌المللی را رد کند؟»، از طرف نظریه‌سازان به کلی مسکوت گذارده می‌شود.

انحصار قدرتی که واشنگتن مدعی آن است، برای این افراد به بدیهیات مبدل گشته. و درست با همین روح بمباران‌های تروریستی علیه لیبی گسترش می‌یابد. گفته می‌شود این کار به خاطر احیای حقوق بشر و دمکراسی است. و از این رو به بهانه حفاظت از مردم غیرنظامی رنج‌دیده در مقابل «جلادان قذافی» طرابلس با خاک یکسان می‌گردد، زیرا در غیر این صورت خطر وقوع یک فاجعه انسانی بسیار شدید خواهد بود.

رژیم طرابلس برای جلوگیری از وقوع فاجعه «کمک غرب»، خیلی زود امکانات مسالمت‌آمیز برای پایان بخشیدن به جنگ داخلی را مورد بررسی قرار داد و مطرح کرد. این راه‌حل برای شورشیان هیچ‌گاه مطرح نبود. از مقر فرماندهی شورشیان و با تأیید پایتخت‌های‌ کشورهای غربی فوراً اعلام شد که جز راه‌حل نظامی، راه‌حل دیگری نمی‌تواند مطرح باشد.

مخالفین قذافی با پشتگرمی از تفوق نیروی هوایی «خود»، پیروزی خود را محرز می‌دیدند و غرب نیز از عزم جزم نیروهای زمینی «خود» که راه‌حل دیگری جز راه‌حل نظامی را نمی‌پذیرد، بسیار خوشحال بود و به همین دلیل طرح چاوز برای پایان بخشیدن به خون‌ریزی که مورد قبول قذافی قرار گرفته بود را نخوانده، رد کرد. البته وعده‌های مزورانه آن‌ها  که خشونت را- که البته تنها از طرف رژیم قذافی اعمال می‌گردد-، به زودی خاتمه خواهند بخشید، هنوز ادامه دارد. جنگ علیه لیبی که از نظر حقوقی با بهانه‌های عجیب و غریبی به تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد درآمد، از همان بدو کار تغییر رژیم در لیبی را مدنظر قرار داده بود.

البته منظور غرب و عواملش در لیبی، سرنگونی رژیم به روش دمکراتیک نمی‌تواند باشد و به همین دلیل رد رفلکس‌گونه پیشنهاد جدید رژیم قذافی را می‌توان فهمید. سخنگوی نیروهای شورشی گفت: «لیبی انتخابات آزاد و دمکراسی اعمال خواهد داشت ولی خانواده قذافی در آن هیچ‌گونه نقشی ایفا نخواهد نمود.» یعنی این‌که تنها وقتی «انتخابات آزاد» صورت خواهد گرفت که  از دو اردوگاه اصلی در جامعه لیبی، یکی دیگر وجود نداشته باشد. و آن اردوگاه ضدامپریالیستی است که امپریالیسم و  دست نشانده‌ محلی‌اش کمر به نابودی‌اش بسته اند. البته این‌که قذافی با هم‌رقصی خود با گرگ امپریالیستی، مرتبت لیبی به عنوان یک کشور مستقل با موضع‌گیری علیه قیمومیت غربی را تنزل داد و اکنون باید بهای آن را با پس‌رفت پشتیبانی‌های توده‌ای بپردازد، مسأله دیگری است.

بدین صورت دمکراسی که آن‌ها می‌خواهند، «دمکراسی نصفه» است و تازه معلوم نیست که آیا پیمان به وجود آمده مابین جاسوسان سازمان جاسوسی آمریکا CIA، خائنین و هسته‌های باقی‌مانده از کادرهای القاعده، توقع اربابان خود را برآورده خواهد ساخت و یا این‌که مجبور خواهند شد ارواحی را که فرا خواندند، به زودی مورد لعن و نفرین قرار دهند.


June 25th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی